نام نخست وزیر جدید مراکش اسلام را در ایران به خطر خواهد انداخت آیا
میدانید نام نخست وزیر مراکش عبد الله بن کیران است ،حالا مقامات اسهال
گرای مملکت از رهبر گرفته تا مجریان رادیو و تلویزیون نمیدانند چه خاکی بر
سرشان کنند تا با آوردن اسم بن کیران اسلام عزیز در خطر نیفتد ،همینطور که
قبلا نام کشور کستاریکا و تیمهای فوتبال پاناتینایکوس و المپیاکوس و مربی
تیم ملی کیروش و بوکسور معروف آمریکایی جیم کونی و صد البته شوشول فرنود
اسلام عزیز را به خطر انداخته بود ،ای خدا خاله نرگس را از ما نگیر
رفتیم مهمونی از صاحب خونه پرسیدم دستشویی کجاست برگشته میگه دستشویی داری؟؟؟؟؟ پــــــَ نه پــــــَ میخوام برم به نحوه اختلاس 30 هزار میلیاردی بانک صادرات باندیشم.
به داداشم میگم شنیدی3000میلیارد اختلاس کردن.میگه یعنی بالا کشیدن؟پَ نه پَ تازه پایین کشیدن مواظب خودت باش
تو
صف 1 کیلومتری تاکسی ولیعصر -آریاشهر وایستاده بودم که نبش کوچش بانک
ملیه..یارو میگه آقا شما همه تو صفید ..میگم پ نه پ وایستادیم ببینیم
مدیرعامل بانک ملی که قرار بود از کانادا بیاد اومده؟!
رفیقم دیروز
میپرسه خاوری رئیس بانک ملی برنگشته؟ پ ن پ برگشته با کلی سوغاتی واسه 76
میلیون ایرانی. مستقیم هم رفته مشهد خودشو بسته به ضریح توبه کنه
رفتم
دستکش هام رو عوض کنم، نمیدونم تا برگردم چه بلایی سر خودش آورد که
اینطوری گریه میکرد! پرسیدم آخه کجات درد میکنه کوچولو؟...بدون وقفه میگفت:
«تقی.....تقی!»پرستار رو صدا زدم، ولی اونم نتونست متوجه بشه که
این بچه چش شده ...بچه هم که ول کن نبود و دائم تقی تقی میکرد! گفتم تقی
جان آروم باش! مرد که گریه نمیکنه!! پرستار گفت اسمش که تقی نیست آقای
دکتر! تو پرونده اش نوشته رامتین! گفتم خب شاید تو خونه تقی صداش می
کنند!!...اونم زد زیر خنده!
ازش خواهش کردم مادر بچه رو
صدا کنه، تا بخش رو روی سرمون خراب نکرده!!مادرش که اومد ، یه چسب زخم
خواست و چسبوند رو "انگشت شست" اش ،بعد هم دلداری اش داد و آرومش کرد گیج
شده بودم! پرسیدم قضیه چی بود؟... مشخص شد تو مهدکودک ، اسم امام ها رو به
ترتیب انگشت های دست، به این ها یاد میدن،... این بچه هم که انگشت شست اش
مونده بود لای دسته صندلی و درد گرفته بود، برای همین هم وقتی ازش می
پرسیدیم کجات درد میکنه ، همش میگفت: «تقی»
(در
اتاقی دو پسر به نام های «مهدی» و «آرمان» دراز کشیده اند. مهدی در حال
نصب برنامه روی لپ تاپ و آرمان مشغول نوشتن مطالبی روی چند برگه است. در
همین حال، واحدی شان، «میثاق» در حالی که به موبایلش ور می رود وارد اتاق
می شود)